توهّم کار فرهنگی
یکی از اصلی ترین مشکلات و معضلات در حوزه کار فرهنگی از نظر بنده، اینه که فعالین یا مسئولین فرهنگی به جای انجام حقیقی یه کار فرهنگی، توهم می زنن که دارن کار فرهنگی می کنن!... اوضاع کسی که توهم یه کاریو می زنه خیلی وخیم تره نسبت به کسی که اصن اون کارو انجام نمیده!
فعالین و مسئولین ما با این توهم، متوجه نیستن که چقد راحت دارن ظرفیت های فرهنگی کشور رو نادیده می گیرن و به فنا میدن و در عین حال بودجه کار فرهنگی رو به هدر می دن و انرژی و وقت زیردست هاشونو تلف می کنن و به دشمن فرصت پیشروی می دن... و از همه ی اینا گذشته، به خودشون مغرور می شن که دارن در عرصه جنگ نرم، سربازی و افسری می کنن!! خب این خیلی بده... دشمن داره حساب شده کار می کنه، اون وقت ما توهم زدیم که داریم جهاد فرهنگی می کنیم!
چند نمونه از توهمات رایج کار فرهنگی رو که آدم زیاد تو اطرافش می بینه، می خوام اینجا مثال بزنم:
- طرف تو همه ی شبکه های اجتماعی قدیمی و جدید لااقل یه اکانت داره و دائماً توشون عکس ها و نوشته های مذهبیِ صرف و مناسبتی می ذاره و فک می کنه اینا مصداق های کار فرهنگی ان! اسم اکانتش رو هم می ذاره ارزشی و فرهنگی!! مثلاً طرف تو ایسنتاش ده ها بار عکس حرم امام حسین(ع) رو از زوایای مختلف می ذاره و گاهی یه شعر هم می زنه تنگش و با خودش توهم می زنه که داره برا امام حسین(ع) سربازی می کنه!
- طرف تو فلان شبکه اجتماعی از هر دو تا پستش، یکی ش عکس حضرت آقا رو می ذاره و در کنارش با جملات مختلف قربون صدقه ی رهبرش می ره و اینجوری اعلام فدایی بودن رهبر رو می کنه! و جالبه که وقتی چهارتا نادون میان زیر این عکس ها فحش یا انتقادی می نویسن، تند تند میره جواب همه شونو میده (معمولاً این جواب ها حالت رجز داره نه روشنگری) و به چهارتا از دوستای حزب اللهی ش هم میگه بیایین کمک کنین به فحاشی ها (صرفاً فحاشی نه شبهه!) جواب بدیم تا فک نکنن ما کمیم! و اینو قطعاً از مصادیق سرباز و فدایی رهبر بودن می دونه...!!
- طرف تو فلان شبکه اجتماعی عضوه، دائماً به هر مناسبتی یا هر اتفاقی که می رسه، یه عکس یا یه شعر یا یه شعار می ذاره، بعد به همه اطلاع میده بیایین لایک کنید! و معتقده هر چی لایک هاش بیشتر بشه، کار فرهنگی ش پررنگ تره و بیشتر رضایت خدا و اولیائش رو جلب می کنه!
- طرف می خواد تو تشکل یا سازمانش کار فرهنگی کنه، میره کلی هم بودجه می گیره، بعد میاد یه همایش یا سمینار برگزار می کنه و یه بسته ی–مثلاً-فرهنگی میده به هر شرکت کننده که پر از بروشورهای کلیشه ای ان، یه تعداد سخنران هم دعوت می کنه، حرفاشونو می زنن و میرن! این وسط هم هر چی خبرگزاری داخلی و خارجی هست، دعوت می کنه و حسابی تو بوق و کرنا می کنه که ما همایش فرهنگی برگزار کردیم! بعد اینو جزء لیست کارهای فرهنگی ش و رزومه ی کاری ش می نویسه!!
- طرف می بینه یه شبهه ای یا یه جریان توهین آمیزی ایجاد شده علیه یکی از ارزش ها یا مقدسات ما، می خواد بره علیه این شبهه یا جریان کاری بکنه به قول خودش که دل امام زمان(عج) شاد بشه، به جای اینکه بره مطالعه کنه یا به طور چریکی یه گروه تخصصی مطالعاتی راه بندازه که در جواب اون شبهه یا جریان، بتونه سریعاً یه اقدام موثر انجام بده، میره مثلاً یه جنبش تصویری خیلی بی محتوا راه میندازه!! یه همچین فردی، اصن متوجه نیس که اساساً جنبش یا جریان سازی به معنای اعلام تکثّره و هیچ بار فرهنگی دیگه ای نداره. در این راستا نه به شبهه ای پاسخ داده میشه نه منطقی برای پاسخگویی به توهین های انجام شده شکل می گیره، بلکه فقط قراره توش دنبال هر چه بیشتر کردن موافقان باشی! همین... این توهم یکی از خطرناک ترین توهمات کار فرهنگیه که شاید بعداً در یک پست جداگونه مفصلاً بهش بپردازم. علت خطرناکی این نوع توهم هم اینه که نه تنها قدرت حمله فرهنگی از تو سلب میشه، بلکه قدرت دفاع فرهنگی رو هم از تو می گیره و یه جورایی خلع سلاحت می کنه. این توهم فرهنگی که در سال های اخیر بسیار باب شده، در واقع همون ورژنِ جدیدِ روش محکوم کردن و بیانیه دادن های فرهنگیه که در دهه های گذشته در مواجهه با شبهات و توهین ها علیه ارزش ها و مقدسات ما انجام می شد و هرگز کارایی فرهنگی لازم رو نداشت.
- طرف می خواد تو تشکّل یا سازمانش کار فرهنگی کنه، می شینه با هم گروهی هاش، میگه خب چیکار کنیم این دفعه؟! یکی پیشنهاد میده مثلاً یه اردو برگزار کنیم!!! به همین سرعتی! به همین از قبل کارشناسی شدگی!! موافقت میشه میرن یه بودجه ی کلان می گیرن مثلاً برا اردوی مشهد!! برای بهتر شدن کار فرهنگی شون هم ناهار و شام های اردو رو مجلل تر و پربارتر می کنن!! در نهایت هم به خودشون می بالن که دارن برای امام زمان(عج) کار فرهنگی می کنن!! دفعه ی بعد طرف میاد پیشنهاد میده، خب این بار چیکار کنیم؟! یکی میگه اردو... میگه نه اردو برگزار کردیم، یه چیز دیگه باشه!! و بعد همونجا یهویی تصمیم می گیرن مثلا نمایشگاه باشه!!دقیقاً مث مادری که از اعضای خانواده می پرسه، دیروز قرمه سبزی خوردیم، خب امروز چی بخوریم؟!!
- طرف می خواد تو مدرسه ای که مدیرشه مثلاً کار فرهنگی انجام بده، میره یه بودجه عظیمی می گیره میاد بعد از زمان کلاس های مدرسه ش، مثلاً کلاس حفظ قرآن راه میندازه! به این می گه کار فرهنگی!! یا مثلاً طرف میاد توی مسجد محله شون کار فرهنگی کنه، میره افطاری برگزار می کنه و برگه های ختم صلوات پخش می کنه! یا اون یکی می خواد تو خونه ش کار فرهنگی بکنه، می ره روضه ی حضرت عباس(ع) برپا می کنه... در واقع همه ی این آدم ها، خیلی راحت کارهای معنوی رو (که البته خیلی باارزش هستن) با کار فرهنگی اشتباه می گیرن و با خودشون توهم می زنن که دارن کار فرهنگی می کنن!!
- ...
این توهمات رو بخوام نام ببرم و مثال بزنم، لیستش به صدها عدد می رسه؛ توهمات رایجی که هر از چند گاهی در دانشگاه و مسجد محل و مدرسه و صدا و سیما و فلان سازمان و تشکل و گروه فرهنگی شاهد هستیم... تازه اینا مربوط به آدمای مومنی هستن که اصلاً دنبال مطرح کردن خودشون و ارتقای مقام و مشهور شدن و خودنمایی و ریا و گرفتن فلان امتیاز و منم منم کردن های رایج بین مسئولین نیستن... چون اگه بخوام این پارامترها رو هم لحاظ کنم به فعالین و مسئولین فرهنگی(که همین حالاشم متاسفانه خیلی ها دچار این منیت ها هستن) متوجه می شیم که بسیاری از توهمات فعالیت فرهنگی در کشور، صرفاً به خاطر ندونستن معنی فرهنگ و کار فرهنگی نیس، بلکه عامدانه به خاطر جویای نام بودن و با اهداف دیگری غیر از کار فرهنگی و رضایت خدا انجام می شن که فعلاً این قضیه موضوع بحث بنده نیست.
بنابراین به نظر می رسه یه فعال یا مسئول فرهنگی باید دید جامع و درستی از این توهمات داشته باشه تا بتونه دچارشون نشه.
به نظر شما معیار شناخت و برطرف کردن این توهمات چیه؟؟!
- ۹۴/۰۵/۱۴
بلد نیستن کارفرهنگی عمیق رو...
حق گفتی